
من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم.
درعصرهای انتظار،به حوالی بی کسی قدم بگذار!
خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو!
کلبه ی غریبی ام را پیدا کن،
کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهای رنگی ام!
درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو!
حریر غمش را کنار بزن! مرا می یابی.
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در تاريخ شنبه 14 بهمن 1391برچسب:نشانی ام, توسط بهمن
|